امروز برای من روز خوبی بود ولی برای همکارم پر از فشار و استرس .

کم کاری بقیه رو باید جبران میکرد و من تو این زمینه نمی‌تونستم کمکی کنم جز همفکری .

ولی خوشم اومد خیلی آدم زرنگیه. قشنگ از خدمت همشون در اومد.

امروز سعید نشسته پای درس و دانشگاهش خدا این ماه رو به خیر کنه .روزایی که درس میخونه مائده نمیاره فقط تو خونه می‌جنگن .منم پیشنهاد کتاب خونه رو دادم قرار بعد از ظهر بره .

خدایا شکرت بابت همه نعمت‌هایی که بهم دادی .

خدایا ترس از خودت رو تو وجود من کمرنگ نکن که تو منجلاب گناه نیفتم.



تاريخ : سه شنبه دوم دی ۱۴۰۴ | 13:16 | نویسنده : یکی مثل خودتان |